در عالم مدیریت، کلمه سناریو شبیه به عالم سیاست است. سناریو سندی است که در آن شرایط احتمالی آینده سازمانِ مورد بحث، بر اساس وضعیت موجود، تهدیدات و فرصت ها، ضعف ها و قوّت ها، و هر آنچه در ترسیم شرایط و وضعیت آتی سازمان نقش داشته باشد، ترسیم گردیده باشد.
پس اگر بخواهیم تعریفی از سناریونویسی ارائه دهیم چنین می گوییم:
«سناریونویسی ابزاری است برای شبیه سازی و به تصویر کشیدن آینده و زمینه سازی برای مدیریت در شرایط فرضی پیش بینی شده»
و تعریف سناریو چنین خواهد شد:
«سناریو سندی است که با استفاده از حدس عالمانه و شبیه سازی فراگیر، شرایطی فرضی از آینده را به شکل داستانی و تشریحی ترسیم نموده، و اقدامات و الزامات ضروری برای حضور موفق در آن شرایط احتمالی را مشخص نموده است»
از آنجاییکه روند تغییرات محیط صنعت و جوامع رو به افزایش گذاشت، نیاز به روش های آینده پژوهی که بتوان در آنها تغییرات سریع آینده را نیز در نظر گرفت احساس شد. روش سناریو نویسی که از جمله روش های “مبتنی بر فرضیات” میباشد، یکی از کارآمدترین روش های موجود برای پیش بینی آینده های دور و در شرایطی که عدم قطعیت های زیادی در سیستم وجود دارد، می باشد.
سناریو نویسی از تقسیم اطلاعات طراح به دوشاخه اصلی نشأت می گیرد:
- مواردی که طراح اعتقاد به آگاهی از آنها دارد. یعنی اعتقاد به زنجیر وار بودن پروسه هایی که در جهان رخ می دهند. مانند مواردی مثل رشد جمعیت و یا شرایط تأثیر گذار بر تکنولوژی های نوین قطعی
- المان هایی که طراح آنها را نامعلوم و تعیین ناپذیر می داند، مانند نتایج انتخابات سیاسی، مدهای زودگذر و سبک ها در تجارت آینده.
برای نوشتن یک سناریو، درکی ابتدایی از کارهایی که توسط کاربران قرار است انجام شود، درک خود کاربران و درک زمینه استفاده، لازم است. سناریو می تواند از اطلاعات جمع آوری شده در طی فعالیت های پرسش یا تحقیق مفهومی مشتق شود. می بایست به زبان ساده، تعاملی که قرار است اتفاق بیافتد را توصیف نمود.
این بسیار اهمیت دارد که از ارجاعات به تکنولوژی پرهیز شود. این سناریو باید توسط کاربر بازدید شود تا اطمینان حاصل کرد که نشان دهنده دنیای واقعی است. سناریو درباره مطالبی مانند استفاده از محصول، نقش جنسیت کاربر، عملکرد محصول، هدف از آن و تجربه استفاده از محصول بحث می کند. همچنین لازم به ذکر است که حلقه های بازخورد و روابط در سناریو خطی نیستند.
مرحله اول کار تعریف و تعیین کاربر و شخصیت های آنها و مرحله دوم داستان پردازی درباره آنها است. داستان ها از تحقیقات درباره کاربر، از تست قابلیت استفاده محصول و یا مشاهدات محقق نشات می گیرند. شخصیت ها در سناریو فرهنگشان را بیان می کنند و باعث دسته بندی و انتقال اطلاعات می شوند.
آنها همچنین می توانند جرقه هایی را برای خلق ایده های جدید، ایجاد کنند. در سناریو نویسی تمرکز باید بر داستان گویی باشد و نه بر آنالیز کامل اعمال. همانطور که طراح می نویسد، یک طرح تصور می شود و اینکه که چگونه باعث حل مشکلات می شود، نویسنده موانع را برمی دارد و میزان ریسک را به حداقل می رساند. نقل قول از کاربر راه خوبی برای ارتباط با جزئیات مورد نیاز هر شخصیت است.
سه گام اصلی برای آغاز سناریو نویسی در ادامه آورده شده است:
- تعریف یک هدف و یک مفهوم: چرا فرد در حال حاضر از محصول استفاده می کند و اینکه چه چیزی باعث موفقیت این تعامل می شود.
- توصیف این تعامل: توجه به موارد کلی و عدم توصیف جزئیات
- پایان با نتیجه: نتیجه این تعامل چیست و چه چیزی باعث موفقیت آن شد.